به یاد شاعری که موسیقی برایش مبتذل نبود / چند ناگفته - babol music | اخبار ایران و جهان
انتشار: شهریور 27، 1403
بروزرسانی: 30 خرداد 1404

به یاد شاعری که موسیقی برایش مبتذل نبود / چند ناگفته - babol music | اخبار ایران و جهان


babol music - مجموعه هنری - علی رضا سعیدی; ایران عزیز سی و شش سال پیش در سوگ سفر ابدی سید محمد حسین خان بهجت تبریزی ملقب به شهریار عزادار شد. شاعری تبریزی پس از فراگیری شعر و ادب ،ی، «شاعر ایران» شد. نویسنده و نویسنده ای که در سرودن انواع شعر در زمینه های «شعر»، «مثنوی»، «غزل»، «قطعه»، «رباعی» و «شعر نمائی» سرآمد بود.

جاده ای پر از پیچ و خم که آثار او به ویژه غزلیاتش را متمایز و پرطرفدار کرد و او را به ،وان چهره ای بی شک در کنار خوبی ها و بدی ها، ضعف ها، قوت ها و عروج ها به ایران و جهان معرفی کرد. از نوسانات آن می توان به ،وان نماد، اسطوره و شاخص یاد کرد. شاعری که عاشق پیشه اش بود، حافظ و فردوسی را بسیار مجذوب خود کرد و زندگی اش پر از چالش ها و اتفاقات نمایشی بود تا جایی که کمال تبریزی سریالی را به او تقدیم کرد.

کافی است نگاهی به آثار این نویسنده برجسته تبریزی بیندازید تا به عمق تحصیلات و علاقه او پی ببرید. جاده ای که شاید بسیاری از ما آن را با ،وان شعر حیدر بابا بشناسیم. این اثر یکی از مشهورترین و معتبرترین آثار ادبیات ،ی به شمار می رود و تاکنون به هشتاد زبان مختلف ترجمه شده است و مایه تاسف است که در عمر خود آن را نخواهیم خواند.

راهی برای نشان دادن نوع افرادی که در حوزه ادبیات، شعر و البته افراد دیگر با آن ها سروکار داریم، اما همچنان از آنها غافل هستیم و در من،ت های خاص اغلب از آنها یاد می کنیم و بس.

به یاد شاعری که موسیقی برایش پیش پا افتاده نبود / ناگفته هایی

شاعری با عشقی که به فرهنگ و هنر کشورش داشت، بر اساس اعتقاد و ایمان خود برای دوستداران شعر ،ی غزل سرایی کرد که طراوت و صمیمیت آن هنوز نادر است. آیا حتی می توان غزل «علی یا همای رحمت» و غزل «عدی جامان بی قربانت» را بدون سفر به دنیایی دیگر و تجربه اصالت و زیبایی و ایمان با هم خواند؟ مگر می شود سرود تخت جمشید و ستایش فردوسی را نخو،م و عظمت ایران و ایر، بودن را در آن احساس نکنیم؟

او بدون شک یکی از ارکان مهم حفظ زبان و ادبیات ،ی در دنیای معاصر بود که دوستی اش با ایران کم نظیر است و آثارش از برترین های ادبیات ایران به شمار می رود. به طوری که بیست و هفتمین روز از شهریور ماه به واسطه درگذشت او به روز شعر و ادب ،ی تبدیل شد و به این بهانه ما مردمان سختی و مشقت روزگار هستیم تقریباً از زندگی ما ناپدید شده اند و خواندن و ارجاع آن صرفاً معطوف به مطالعه تک بیت ها و تک دوبیتی های موجود در فضای مجازی با هزاران رنگ و لعاب کاذب شده است، بیایید کم کم بفهمیم که بزرگان چگونه بودند. فرهنگ و هنر ما و هنوز از توجه به آثار آنها غافل هستیم.

وصف «شهریار» و امثال او که در سرزمین ایران می زیستند و می گذرانند، حکایتی است بلند به اندازه تاریخ این سرزمین و فرهنگ کهن آن که باید آن را بخو،م و مردمان اصیل آن را بشناسیم. این ها داستان واقعی سرزمینی است که قدرت افسانه ای و ملکوتی آن این سرزمین را از تحریف و دشمنی حفظ کرد و باعث شد با وجود همه چالش ها و ناکامی ها سرآمد جبهه ایران بماند و به لطف خداوند و ،ایت الهی تا ابد سرافراز بماند. آموزش مردمش

سرفرازی که پرچمدار، چون شهریار و دیگر فرهیختگان فرهنگ و ادب و هنر ایران هر چه داشتند ،ج ،د تا نام ایران و ایر، بماند.

از راست: استاد عبدالله خان دفامی (خواننده)، استاد ابوالحسن صبا (آهنگساز و نوازنده) و محمد حسین شهریار

ما این داستان آموزش و رشد را مرور می کنیم و به م،ای این بی،ه اطلاعاتی می پردازیم. مقصدی به نام «موسیقی و شهریار» که به گواهی دوستان، علاقه مندان و پژوهشگران عرصه ادبیات و موسیقی جزء لاینفک فرهنگ پرنشاط شهریار بود. این قطعه در سریال «شهریار» ساخته کمال تبریزی در قالب دراماتیک خود به هر شکلی به مخاطب ارائه شد، اما این نمایش به اندازه دلدادگی شهریار به موسیقی پر سر و صدا نبود.

شاید مطالعات فرهنگی و تحقیق در مورد زندگی و پیشینه فرهنگی هنری او نشان دهنده علاقه زیاد شهریار به اصل موسیقی باشد. روندی پر از داستان های تلخ و شیرین و طبیعی است که هر یک از نسل ها و ادوار شهریار روایت های روایت شده و ناگفته زیادی داشته باشد که می تواند نقطه شروع خوبی برای شناخت بهتر و تاثیرگذارتر مخاطب این شاعر و نویسنده باشد. راه

این موجود زم، به شهریار تبدیل می شود و شهریار زم، شیرین تر و زیباتر می شود که متوجه می شویم او دوستی و همراهی صمیمانه ای با موسیقی داشته است. دوستی پر سر و صدایی چون موسیقی با زمزمه اش، همزیستی عجیب و کهن با ادبیات و شعر که در همه ادوار تاریخ توسط بسیاری از شاعران و نویسندگان ایر، گفته و خوانده و تمجید شده است.

ضیافتی زیبا با نمایشی ادبی و موسیقایی با همرزمانش دوستی صمیمی تر از شعر و شاعر امروزی داشتند و تا اوج تاریخ به این دوستی افتخار می ،د.

از راست: سید رضا خوخنابی (برادر شهریار)، محمد حسین شهیار، بیژن ترقی (شاعر).

فرهاد ف،الدینی آهنگساز و رهبر ار،تر سرشناس کشورمان یکی از آهنگسازان و هنرمند، است که از دوستی و علاقه خود با شهریار و شهریار به موسیقی گفت.

چندی پیش این هنرمند موسیقی ایر، به من،ت بزرگداشت مرحوم آقای محمد حسین شهریار شعری را در قالب اثری تجسمی تقدیم مردم کرد که در آن به ابعاد و زوایای مختلف هنری پرداخته بود. دیدگاه این شاعر بزرگ ادبیات ،ی در مورد موسیقی ایر،.

ف،الدینی در بخشی از این ع، یادگاری که با ،وان «شب های شهریار و شهریار ادیب» در فضای مجازی تقدیم مردم شد، نوشت:

استاد محمد حسین شهریار علاقه زیادی به موسیقی داشت و با موسیقی ایر، آشنا بود. اولین معلم شعر و موسیقی شهریار، مادرش بود، به قول خودش در شعر زیبای «ای مادر» می گوید: «او با آوازهای محلی، با داستان های جذاب و زیبایی که به یاد داشت، از قول گوارا می خواند. و مقید شده است." اعصابم روی ساز کوک شده بود. او برای خنداندن من شعرها و ترانه ها را کاشته است. و ملت های جهان موسیقی دان بودند. ایران، نخستین شاعر، چون رودکی و دیگران چنگ می نواختند و از ترانه وارد دنیای شعر و شاعری شدند که در شعری که برای رودکی سروده است، می گوید: «شاعر و نویسنده و بی ادب بود». نواز/ زیبا بود و لحن خوب و ملودی خوبی داشت.»

به یاد شاعری که موسیقی برایش پیش پا افتاده نبود / ناگفته هایی

شهریار سه تار را به جای چنگ انتخاب کرد و از دوستان نزدیک خود استاد ابوالحسن صبا و استاد احمد عبادی برای نواختن آن کمک گرفت. او با ا،ر نوازندگان مشهور زمان خود دوست بود و علاقه شدیدش به موسیقی و دوستی دیرینه اش با اقبال سلطان، صبا و هنرمندان دیگر او را با موسیقی ایر، آشنا کرد.

شهریار درباره آشنایی اش با موسیقی ایر، در غزالی می گوید:

ش،ته ام وقتی از سینه سوزان ماهور می خوانم/ مگر اینکه جواب ش،ته بر ساز صبا بشنوم

برای شهریار، موسیقی و شعر هرگز کهنه و مبتذل نشد. او عاشق شعر و موسیقی بود.

او در غزلی می گوید: «آنچه دیدم از آوای زندگ، عوامانه/ ناله سه تار بود و شعر غزل».

در غزلی دیگر، نوحه سه وتر او تسلای اندوه اوست:

نالد غم من امشب ای سه قطر، / این تسلی شب های قطر، است

عزیز دل، دوستان وفادار گذشته/ ،ی نبود که با من همتا باشد

زم، که شهریار از بی خوابی رنج می برد به دستگاه خود متوسل می شود:

گفتم الان نمیخوام بخوابم/ غمگین حرف میزنم

همیشه صدای موسیقی را همنشین و خورنده غم می داند و در غزلی دیگر چنین می سراید:

حیف که امشب غمگینم / نه همدردی دارم و نه همدم

از راست: زاون بدیکاریون (ویولن و نوازنده تبریزی)، استاد شهریار

ف،الدینی در بخشی دیگر از این مقاله درباره شهریار گفت:

شهریار بیان احساسات از طریق موسیقی را موثرتر از شعر می داند.

من آن ترحم و تردیدهای قدیمی را در شعرم ندارم، جز این داستان که زبان خالق است.

ترجمه راز حاجت من و حاجت تو را گوش کن / لحن موسیقی اگر ساز باشد یا آواز

در شعر دیگری می گوید:

«امشب از آن ساز آواز روح سوزان را باز کن / امشب گره اشک دلم را باز کن

ماشینی که تو دستت هست دلم را می سوزاند که می گوید: من هم امشب مثل ماشین درد دستت را حس می کنم

هزاران راز زیر هر پرده ای که خلق می کنی وجود دارد و راز امشب می ترسد از پرده بیفتد.

شهریار با ا،ر هنرمندان و نوازندگان زمان خود مانند اقبال سلطان، صبا، احمد عبادی، حسین تهر، و سایر دوستان ارتباط داشت و بیش از دیگران با صبا آشنا بود.

به یاد شاعری که موسیقی برایش پیش پا افتاده نبود / ناگفته هایی

شهریار در آن محافلی که هنرمندان دور هم جمع می شوند حضور دارد اما وقتی صبا در آن جمع نیست جای خود را خالی می بیند و به یاد او می خواند:

شهریارا لا خلاص همه به یاد صبا/ هر که دل داشت در این شهر صبائی دارد

مرگ صبا در روح جانگداز شاعر حساس و حساسی که معتقد است دنیا به آ، رسیده است، اثری بر جای می گذارد.

او در شعری که برای دوستش نوشته است می گوید:

«زندگی دنیوی با مرگ صبا به پایان رسید/ عشق به جای معبد آتش عشق کجا می میرد؟»

منتظر همه عزیزانم پروردگارا/ نمی توانم صبر کنم تا صبا بمیرد

می بینیم که شهریار همیشه از صبا یاد می کند و همیشه در شعرهایش از او یاد می کند. در بیتی که برای خانم صبا نوشته می فرماید:

یاد صبا آهنگ غمگین زندگی ماست/ با این آهنگ غمگین چه کار می کنی؟

او درباره دوست قدیمی اش استاد احمد عبادی می گوید: «به ناله ای الهی از شادی سوزان پیوستم/ که ساز در کف دست خدای من بنده بود».

از راست: استاد شهریار، هادی بهجت تبریزی (فرزند استاد شهریار)، استاد ابوالحسن اقبال آذر (خواننده قاجاریه)

این مدرس و پژوهشگر سرشناس موسیقی ایر، درباره دیگر ویژگی های ارتباط شهریار با موسیقی نوشت: شهریار گاهی با تکرار و تأکید بر برخی حروف، موسیقی من،ی به شعر خود می دهد، مثلاً در غزل «پروانه ای در آتش» از تکرار شعرش. «شن» می سوزد و گرمای حضور او را در موسیقی شعر مجسم می کند.

پروانه عشق تو امشب در آتش من است/ می سوزم و با این همه سوختن امشب دوستش دارم

جالب است یادآوری کنیم که در آلات موسیقی صدای ش را از ساز می دهیم و در جاهایی که نیاز به نشان دادن گرمای سوزان و اشعه خورشید داریم از این صدا استفاده می کنیم. در برخی موارد، وقتی شهریار از موسیقی صحبت می کند، آنقدر به موسیقی نزدیک می شود که می توان صدای موسیقی را از طریق شعر او شنید.

شهریار از موسیقی شادی می کند و این وجد را در شعر او می بینیم. موسیقی شهریار در اثر جاودانه اش «حیدربابا» چنان احساس می شد که گویی موسیقی برای کوه ها، رودخانه ها و دشت های حاصلخیز آذربایجان ساخته شده است و در عین حال این موسیقی با آداب و رسوم خاص خود بیانگر زندگی روستایی این منطقه است.

صدای موسیقی یا لحن شعر این شعر هر آذربایج، را به یاد طبیعت زیبای آذربایجان می اندازد و امروز عاشقان آذربایجان اشعار ،ی او را با صدای ساز و موسیقی محلی آذربایجان در دل مردم جاری می کنند. اشعار شهریار همواره مورد توجه خوانندگان و آهنگسازان بوده و موسیقی زیبایی را در آثار خود برانگیخته است، مانند قطعه زیبای «حالا شیره» روح الله خلیقی زنده یاد با صدای زنده یاد بنان در غزلیات او. .

پدرم محمدعلی ف،الدینی ملقب به محزون از دوستان شهریار و از شاعران آذربایجان بود. شهریار قطعه ای در کتاب سوج بدری من به زبان ،ی دارد.

از راست: مفتون امینی (شاعر)، استاد محمد حسن ادهری (نوازنده و نوازنده تبریزی)، استاد شهریار، هوشنگ ابتهاج (شاعر)، نادر نادرپور (شاعر)

سید جواد حسینی از پژوهشگران و علاقه مندان به آثار مرحوم شهریار که کتاب ها و پژوهش های زیادی در زمینه تاریخ موسیقی تبریز به رشته تحریر درآورده است، با ارائه نسخه هایی از تصاویر مرحوم شهریار در کنار موسیقی و هنرمندان فعال در این زمینه مید، به خبرنگار مهر گفت: در مورد استاد شهریار تحقیقی انجام ندادم. اما از سال ۱۳۷۲ در مورد تاریخ موسیقی تبریز تحقیق می کنم که بخشی از آن در قالب کتاب منتشر می شود، برخی در شرف انتشار و برخی در مرحله نگارش. در این سال ها تحقیق، افرادی بودند که با استاد شهریار ارتباط داشتند که ع، هایی از استاد شهریار در آلبوم های شخصی شان داشتند که لطف ،د نسخه ای از آن را در اختیار من بگذارند.

وی افزود: این هنرمند در سال 73 در دیدار با زنده یاد استاد محمدرضا شجریان به وی پیشنهاد نوشتن خاطرات استاد اقبال آذر را داد و به اهمیت این موضوع اشاره کرد. من نیز با اشتیاق فراوان از این پیشنهاد استقبال کردم و پس از 10 سال تحقیق مستمر، خاطرات استاد اقبال آذر را با ،وان «بزمزمه هزاردستان» توسط انتشارات NAY منتشر کردم. در اواسط دهه هفتاد که مشغول نگارش کتاب استاد اقبال آذر بودم، به اهمیت تهیه اسناد موسیقایی پی بردم و با منابع کمتر، به تنهایی و پیوسته به تحقیقات خود ادامه دادم، با حوصله و تلاش فراوان، همه جا به دنبال اسناد و مدارک گشتم. حتی اگر مدرکی هم نمی گرفتم دست از کار نمی کشیدم.

از راست: استاد غلامحسین بیجاخ، (نوازنده و آهنگساز)، استاد محمود فرنام (نوازنده و آهنگساز)، استاد شهریار

الحسینی ادامه داد: در ابتدای کار به دلیل سهل انگاری برخی از مسئولان فرهنگی در جمع آوری اطلاعات و حفظ اسناد موسیقایی، مشکلات زیادی در دسترسی به منابع و اسناد موسیقی وجود داشت موسیقی گذشته در آذربایجان با جمع آوری منابع و اطلاعات موسیقایی از زندگی هنرمندان و اسناد تاریخ این سرزمین، تا با نوشتن کتاب هایی در این زمینه، نوشته های من مورد استفاده پژوهشگران حوزه فرهنگ و هنر قرار گیرد. آینده و عملی است که برخی از این مطالعات ربطی به مرحوم شهریار نداشته باشد.

به هر حال فرا رسیدن روز شعر و ادب ،ی بهانه ای شده است تا به یکی از مهم ترین و نام آورترین شاعران زبان و ادب پارسی بازگردیم و به بهانه این بزرگداشت از این پژوهشگر ارجمند ادبیات ایران بزرگداشت کنیم. موسیقی.” بلیط


منبع: https://www.mehrnews.com/news/6227697/%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%85%D8%A8%D8%AA%D8%B0%D9%84-%D9%86%D8%B4%D8%AF-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87